هوش مصنوعی:
این شعر از حزین لاهیجی بیانگر درد عشق و هجران است. شاعر از زخمهای عشق، تغافل معشوق، و اسارت در خیال او سخن میگوید. همچنین، به مفاهیمی مانند وصال، کمال، و رهایی از قفس زندگی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد هجران و اسارت در خیال نیاز به درک عاطفی بالاتری دارد.
شمارهٔ ۲۵۹
هر زخم که از ناوک آن تازه نهال است
بر پیکر من شوختر از چشم غزال است
حالی شده سرمست مرا، بس که تغافل
یک بار نپرسید ز حالم که چه حال است
هجران،گل حرمان حجاب نظر توست
گر دیده گشایی همه جا بزم وصال است
در دام خیالت شده ام، شکل خیالی
یک ره به خیالت نرسد کاین چه خیال است
آیینه آن صنع بود ناقص وکامل
این قصه چرا طول دهم، عرض کمال است
دردی کش میخانهٔ ما شو که نیابی
در جام جم این باده که ما را به سفال است
پرواز حزین از پی آرام اسیری ست
بر معتکف دام و قفس بال وبال است
بر پیکر من شوختر از چشم غزال است
حالی شده سرمست مرا، بس که تغافل
یک بار نپرسید ز حالم که چه حال است
هجران،گل حرمان حجاب نظر توست
گر دیده گشایی همه جا بزم وصال است
در دام خیالت شده ام، شکل خیالی
یک ره به خیالت نرسد کاین چه خیال است
آیینه آن صنع بود ناقص وکامل
این قصه چرا طول دهم، عرض کمال است
دردی کش میخانهٔ ما شو که نیابی
در جام جم این باده که ما را به سفال است
پرواز حزین از پی آرام اسیری ست
بر معتکف دام و قفس بال وبال است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.