هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از غم‌های عشق، مستی و سبکباری، و رنج‌های روحی سخن می‌گوید. شاعر از عشق الهی و دردهای ناشی از آن می‌نالد و به مفاهیمی مانند زهد، خرابات، و جام جم اشاره می‌کند. همچنین، احساس اسارت و آرزوی رهایی در آن مشهود است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند مستی و خرابات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۶۰

آزادی ما از غم کونین کران داشت
مستی ز سبکباری ما رطل گران داشت

رسوای ازل در غم عشق تو چو صبحم
این چاک به صد بخیه نیاریم، نهان داشت

در پرده به تیر نگهم خستی و پیداست
هر پارهٔ این دل، ز خدنگ تو نشان داشت

زاهد تو چه دانی؟ ز حریفان مغان پرس
فیضی که شب جمعه و روز رمضان داشت

زین گوشه زندان به چه تدبیر برآییم؟
دل شد به دیار خود و ما را به ضمان داشت

از جام جم، افسانه مسنجید که ما را
هرکاسه که غم داد، شرابی به از آن داشت

افسرده حزین ، از چه کشی پای به دامن
در راه خرابات چه دیدی که زیان داشت؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.