هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از درد عشق، رنجهای روحی و معنوی، و جستوجوی حقیقت سخن میگوید. شاعر از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند و گاه ویرانگر یاد میکند و به مفاهیمی مانند فنا، صبر، و طلب جرعهای از جام معنویت اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و مفاهیم انتزاعی عرفانی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۶۱
رسوا شدهٔ عشق تو را چاره نکو نیست
چاک جگر صبح سزاوار رفو نیست
الوان نعم مائدهٔ عشق کشیده ست
آن زهر کدام است که ما را به گلو نیست؟
در بیعت پیران خرابات فتوح است
خالی بود آن دست که در دست سبو نیست
از برگ و بر عاریت آزرده دماغم
گر رنگ بود با گل این باغچه، بو نیست
از گرد و غبار هوس، اندام فرو شوی
فرداست که این آب سبک سیر به جو نیست
این بادهٔ پر زور که پیمانهٔ دل راست
در حوصله طاقت هر جام و سبو نیست
ای خضر بیا جرعه ای از جام حزین کش
این شیرهٔ جان است به هر چشمه و جو نیست
چاک جگر صبح سزاوار رفو نیست
الوان نعم مائدهٔ عشق کشیده ست
آن زهر کدام است که ما را به گلو نیست؟
در بیعت پیران خرابات فتوح است
خالی بود آن دست که در دست سبو نیست
از برگ و بر عاریت آزرده دماغم
گر رنگ بود با گل این باغچه، بو نیست
از گرد و غبار هوس، اندام فرو شوی
فرداست که این آب سبک سیر به جو نیست
این بادهٔ پر زور که پیمانهٔ دل راست
در حوصله طاقت هر جام و سبو نیست
ای خضر بیا جرعه ای از جام حزین کش
این شیرهٔ جان است به هر چشمه و جو نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.