هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از نظیری، بیانگر درد عشق و بندگی معشوق است. شاعر از بی‌تفاوتی معشوق، ناامیدی از وفا، و بی‌ارزشی جان‌های عاشقان در بازار محبت می‌گوید. همچنین، تسلیم شدن در برابر عشق و بی‌خبری از درد و صفا را توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ عاطفی دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشند.

شمارهٔ ۲۸۰

ای در نظر ناز تو، سلطان و گدا هیچ
آیا خبرت هست ز حال دل ما هیچ؟

از منتم آزاد، به عشق تو که دارم
دردی که نیفتد سر و کارش به دوا هیچ

نه کفر پذیرد سر زلف تو نه اسلام
در بندگی عشق تو شد طاعت ما هیچ

انصاف کساد است به بازار محبت
جانهای گرانمایه نیاید به بها هیچ

عاشق برد از بخت به دیوان که فریاد؟
بگسستن دل مشکل و امّید وفا هیچ

پیمانهٔ تسلیم شکسته ست خمارش
رندیکه ندارد خبر از درد و صفا هیچ

غوغای حزین است ز فریاد نظیری
بانگی که نباشد نکند کوه صدا هیچ
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.