هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و بیقید و شرط شاعر به معشوق است. شاعر تمام آرزوها و خواستههای خود را در دیدار معشوق خلاصه میکند و از هر آنچه غیر از عشق است، چشمپوشی مینماید. او مشکلات را به لطف عشق معشوق آسان میبیند و تنها دردش دوری از یار است. شاعر از طمع وصال معشوق گذر کرده و تنها آرزویش رسیدن به اوست. این شعر حالتی از مستی عشق دارد که درمان دل سوختهی شاعر است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و حسرت نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.
شمارهٔ ۲۸۲
ماییم و همین آرزوی یار و دگر هیچ
قاصد برسان مژدهٔ دیدار و دگر هیچ
هر مشکلی از دولت عشقت شده آسان
دل مانده، همین عقدهٔ دشوار و دگر هیچ
ما از طمع وصل تو در عشق گذشتیم
بگذر ز هم آغوشی اغیار و دگر هیچ
طرفی که من از عشق بتان بسته ام این است
در خاک برم حسرت دیدار و دگر هیچ
سهل است اگر چرخ نگردد به مرادم
محروم نگردد کسی از یار و دگر هیچ
مستی ست،که درمان دل سوختهٔ ماست
ساقی برسان ساغر سرشار و دگر هیچ
برتاب حزین ، از دو جهان دیدهٔ دل را
عشق است درین دایره، درکار و دگر هیچ
قاصد برسان مژدهٔ دیدار و دگر هیچ
هر مشکلی از دولت عشقت شده آسان
دل مانده، همین عقدهٔ دشوار و دگر هیچ
ما از طمع وصل تو در عشق گذشتیم
بگذر ز هم آغوشی اغیار و دگر هیچ
طرفی که من از عشق بتان بسته ام این است
در خاک برم حسرت دیدار و دگر هیچ
سهل است اگر چرخ نگردد به مرادم
محروم نگردد کسی از یار و دگر هیچ
مستی ست،که درمان دل سوختهٔ ماست
ساقی برسان ساغر سرشار و دگر هیچ
برتاب حزین ، از دو جهان دیدهٔ دل را
عشق است درین دایره، درکار و دگر هیچ
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.