هوش مصنوعی: این شعر از حزین لاهیجی، شاعر ایرانی، به موضوعاتی مانند پیری، ناامیدی، عشق، انتظار و فقر می‌پردازد. شاعر از گذر زمان و تغییرات ناخوشایند زندگی سخن می‌گوید و احساساتی مانند درد، اندوه و تشنگی برای وصال را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و درد عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۲۶

افزود خواب غفلت جاهل چو پیر شد
موی سفید در رگ این طفل، شیر شد

روز فتادگی، شدم از سعی بی نیاز
پای ز کار رفته، مرا دستگیر شد

چشم تو، تا پیاله ز خون دلم گرفت
این نازنین غزال، چنین شیرگیر شد

دریا، چه پشت چشم کند نازک از حباب؟
نانم به آبروی چو گوهر، خمیر شد

دولت چو یافت بدگهر، از وی کناره کن
درّنده تر شود، چو سگ سفله سیر شد

تا داد سر به دشت جنونم شکوه عشق
داغم جگر شکافتر از چشم شیر شد

مشنو فسون زهد که در تیره خاک هند
هر کس نیافت دولت دنیا، فقیر شد

جان حزین تشنه جگر سوخت ز انتظار
فردای حشر و وعدهٔ وصل تو دیر شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.