هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از احساسات عمیق عاشقانه و رنجهای ناشی از جدایی سخن میگوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی مانند یوسف در زندان، شمع گداخته و مجنون در شبهای هجران، درد دل خود را بیان میکند. او از خیال معشوق در گوشهٔ دلش میگوید که مانند یوسف در زندان است و از شام هجران و سوختن در آتش فراق سخن میراند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مضامین عاشقانهای است که درک آنها نیاز به بلوغ عاطفی و شناختی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد. سن 16 سال به بالا بهدلیل درک بهتر مفاهیم عشق، جدایی و رنجهای عاطفی پیشنهاد شده است.
شمارهٔ ۳۳۰
خجل در برم، عقل نادان نشیند
چو زاهد که در بزم مستان نشیند
نشیند خیال تو در گوشهٔ دل
چو یوسف که در کنج زندان نشیند
همین بس که در فکر شبهای مجنون
سر زلف لیلی، پریشان نشیند
دل آزردهٔ شام هجر تو چون شمع
به هر جا نشیند، گدازان نشیند
حزین ، آنکه سامان وصل تو را سوخت
به خاکستر شام هجران نشیند
چو زاهد که در بزم مستان نشیند
نشیند خیال تو در گوشهٔ دل
چو یوسف که در کنج زندان نشیند
همین بس که در فکر شبهای مجنون
سر زلف لیلی، پریشان نشیند
دل آزردهٔ شام هجر تو چون شمع
به هر جا نشیند، گدازان نشیند
حزین ، آنکه سامان وصل تو را سوخت
به خاکستر شام هجران نشیند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.