هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات خود درباره محدودیت‌ها و آرزوهای بلندپروازانه‌اش سخن می‌گوید. او از نداشتن بال و پر برای پرواز، اسارت در زندگی زمینی، و بلندای آرزوهایش در مقابل پستی‌های دنیا شکایت دارد. همچنین، از رنج‌های عاشقانه و ناله‌های بی‌پاسخ خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادهای پیچیده و زبان ادبی بالا ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۵۵

جایی که از سپند نگردد فغان بلند
ما را بود چو شعلهٔ آتش، زبان بلند

بال و پری کجاست که با همّت رسا
پرواز گیرم از سر این خاکدان بلند؟

درگلشنی که بانگ صفیرم فکنده شور
بلبل ز خوی گل ننماید فغان بلند

با پستی سپهر نیامد فرو سرم
عنقا صفت فتاده مرا آشیان بلند

تا شد دلم به حلقهٔ گلدام زلف اسیر
شد شور محشر از قفس بلبلان بلند

رحم است بر درازی اندوه قمریان
پرواز پست و جلوهٔ سرو روان بلند

خوش می کشند دامن ناز این سهی قدان
دست ستمکشی نشود از میان بلند

خامش حبن که ناله به جایی نمی رسد
پست آفریده اند زمین، آسمان بلند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.