هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از حزین لاهیجی، شور و شیدایی عشق را به تصویر می‌کشد. شاعر از عشق پاک، شراب و مستی، و رهایی از قید و بندهای دنیوی سخن می‌گوید. او از جفای معشوق و وفای خود می‌نالد، اما در نهایت، عشق را برتر از همه چیز می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های شراب و مستی، و زبان پیچیده شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۶۸

هوای عشق برونم ز ننگ و نام کشید
به توبه نامهٔ من، یار خط جام کشید

خوشا حریف شرابی که فکر شام نداشت
نهاد لب به شط باده و تمام کشید

ز عشق پاک به هر شیوه تو مشتاقم
به خشم و کین نتوان از من انتقام کشید

هنوز از آن خط مشکین خبر نداشت دلم
هوای دانه خالت مرا به دام کشید

ز من حدیث وفا و جفای خویش مپرس
که پاس راز، زبان مرا ز کام کشید

ز کوی انجم و افلاک رخت خویش برآر
برای جا نتوان منت از لئام کشید

بهار عیش در آغوش غنچه خسبان است
نسیم صبح به گوش من این پیام کشید

متاع عنصر و افلاک واسپار حزین
که خوار شد، ز فرومایه هر که وام کشید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.