هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد فراق و نابسامانی‌های زندگی بدون معشوق می‌گوید. او از گرفتاری‌ها، ناامنی‌ها و بی‌قراری‌های خود سخن می‌گوید و تنها پناهگاهش را توکل به خدا می‌داند. احساس تنهایی، بی‌پناهی و غم عمیق در سراسر شعر مشهود است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی عمیق، درد فراق و مفاهیم عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۸۵

در دیده مرا بی تو پریشان نظری بود
خونابهٔ آغشته به لخت جگری بود

در دام تو افشاندم و آزاد نشستم
اسباب گرفتاری ما مشت پری بود

چون شمع ز سرمایهٔ هستی به بساطم
سامان سبک خیزی آه سحری بود

جز گوشهٔ امن دل ارباب توکل
هر جا که گرفتیم خبر، شور و شری بود

جمعیّت خاطر نشد آماده حزین را
هر پاره دلش درکف بیدادگری بود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.