هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد عشق، نگاه مست معشوق، و مشکلات عشق نامهربان سخن میگوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم بلندهمتی، اسارت در دست تقدیر، و درماندگی در برابر عشق دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و انتزاعی آن نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۸۸
حاشا که دل به درد تو دادن نهان بود
جان را کسی به هر چه خرد، رایگان بود
حکم نگاه مست تو ای سیل عقل و دین
چون موج باده، در دل رگها روان بود
غافل - ز نشئهٔ عشق کهن اسان
چندانکه سالخورده شود، نوجوان بود
یا رب مباد در کف زال فلک اسیر
شهباز همّتی که بلند آشیان بود
مشکل حکایتی ست که فکر طبیب عشق
عاجز به چارهٔ دلِ نامهربان بود
آگه کسی چو من ز دل سخت چرخ نیست
آهم چو صبح، هم نفس آسمان بود
باشد به لفظ، الفت معنی حزین درست
تا این شکسته پا قلمت، در میان بود
جان را کسی به هر چه خرد، رایگان بود
حکم نگاه مست تو ای سیل عقل و دین
چون موج باده، در دل رگها روان بود
غافل - ز نشئهٔ عشق کهن اسان
چندانکه سالخورده شود، نوجوان بود
یا رب مباد در کف زال فلک اسیر
شهباز همّتی که بلند آشیان بود
مشکل حکایتی ست که فکر طبیب عشق
عاجز به چارهٔ دلِ نامهربان بود
آگه کسی چو من ز دل سخت چرخ نیست
آهم چو صبح، هم نفس آسمان بود
باشد به لفظ، الفت معنی حزین درست
تا این شکسته پا قلمت، در میان بود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.