هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و غم‌انگیز شاعر می‌پردازد که از بی‌پاسخی جهان و طبیعت نسبت به رنج‌هایش شکایت دارد. او از سکوت و بی‌تفاوتی اطرافش در برابر دردهایش می‌نالد و به دنبال همدردی و پاسخ می‌گردد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و غم‌انگیز است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۹۴

به غیر از بزم خاموشی که آوازی نمی دارد
کدامین راز را دیدی که غمّازی نمی دارد؟

بساط عشرت نازک مزاجان دارد آرامی
لب پرخندهٔ گل هرگز آوازی نمی دارد

هجوم سیل شوید گرد از پیشانی صحرا
به غیر از گریه، دل آیینه پردازی نمی دارد

تو نازکدل چرا ازگریهٔ من روی می تابی؟
کدامین شاخ گل، مرغ سخن سازی نمی دارد؟

نمی گردم اگر گرد سرت، خاطر نرجانی
که بال مرغ بسمل گشته پروازی نمی دارد

به خواری، شحنهٔ عشق افکند از سینه بیرونش
دل کبکی که زخم، از چنگل بازی نمی دارد

گلستان جهان را دیده ام با عندلیبانش
حزین ، امروز چون من نغمه پردازی نمی دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.