۱۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۱۷

میگساران چو هوای گل و شمشاد کنید
لختی از خون جگر خوردن ما یاد کنید

خوش قدان، خسرو وقت اید به اقبال بلند
ملک دل زآن شما شد، ستم آباد کنید

به وفا خاطر عشّاق توان داشت نگاه
به جفا گر نتوانید دلی شاد کنید

من تنک ظرف ستم نیستم و غمزه بخیل
سینه ام را هدف ناوک بیداد کنید

عندلیبان چمن سیر، از آن باغ و بهار
به نسیمی من دلسوخته را یاد کنید

سر چه باشد که دل و جان بفشانید به ذوق
هر چه دارید نثار ره صیاد کنید

می زند جوش حزین از دل آزرده سخن
شیشه بر خاره زدم، صیدِ پریزاد کنید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.