هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و محبت سخن میگوید و از درد فراموشی و دوری شکایت دارد. او از خدا میخواهد که در ماتم و آشوب زندگی، او را شاد و آزاد نگه دارد و از تأثیر محبت و جنون عشق سخن میراند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۴۳۵
خدا در ماتم آسودگی شادم نگهدارد
ز قید هر دو عالم عشق آزادم نگهدارد
ز تاثیر محبت در قفس چشم اینقدر دارم
که از درد فراموشی صیادم نگهدارد
به اندک التفاتی زآن تغافل پیشه دلشادم
اگر می افکند از دیده، در یادم نگهدارد
غبار آشوب تعمیر است، دست رفته از کارم
جنون پیر خرابات است، آبادم نگهدارد
حزین آن کودک شوریده حالم این دبستان را
که با زنجیر هم نتواند استادم نگهدارد
ز قید هر دو عالم عشق آزادم نگهدارد
ز تاثیر محبت در قفس چشم اینقدر دارم
که از درد فراموشی صیادم نگهدارد
به اندک التفاتی زآن تغافل پیشه دلشادم
اگر می افکند از دیده، در یادم نگهدارد
غبار آشوب تعمیر است، دست رفته از کارم
جنون پیر خرابات است، آبادم نگهدارد
حزین آن کودک شوریده حالم این دبستان را
که با زنجیر هم نتواند استادم نگهدارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.