۱۷۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۳۵

خدا در ماتم آسودگی شادم نگهدارد
ز قید هر دو عالم عشق آزادم نگهدارد

ز تاثیر محبت در قفس چشم اینقدر دارم
که از درد فراموشی صیادم نگهدارد

به اندک التفاتی زآن تغافل پیشه دلشادم
اگر می افکند از دیده، در یادم نگهدارد

غبار آشوب تعمیر است، دست رفته از کارم
جنون پیر خرابات است، آبادم نگهدارد

حزین آن کودک شوریده حالم این دبستان را
که با زنجیر هم نتواند استادم نگهدارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.