هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از درد دوری و عشق نافرجام سخن میگوید. شاعر از ناتوانی در تحمل دوری و دشواریهای عشق مینالد و از حسرت دیدار معشوق و رنجهای عاشقانه میگوید. همچنین، اشارهای به مفهوم محرم اسرار بودن و زنگار آیینه دارد و در پایان، از نازکمزاجی و تأثیرپذیری عاشق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد دوری و رنج عشق نیاز به درک عمیقتری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
شمارهٔ ۴۴۸
نه تاب دوری و نه طاقت دیدار می باشد
به دل کار محبت زین سبب دشوار می باشد
دلی کو می پرد در حسرت خورشید رخساری
نصیبش شبنم آسا دیدهٔ بیدار می باشد
شد از خط عذارت روشن این معنی که در عالم
بود گر محرمی آیینه را، زنگار می باشد
عزیز من اگر یوسف بود، از خار خار تو
گریبان پاره چون گل بر سر بازار می باشد
حزین از ناله زحمت می دهی تاکی؟ نمی دانی
که بر نازک مزاجان نکهت گل بار می باشد؟
به دل کار محبت زین سبب دشوار می باشد
دلی کو می پرد در حسرت خورشید رخساری
نصیبش شبنم آسا دیدهٔ بیدار می باشد
شد از خط عذارت روشن این معنی که در عالم
بود گر محرمی آیینه را، زنگار می باشد
عزیز من اگر یوسف بود، از خار خار تو
گریبان پاره چون گل بر سر بازار می باشد
حزین از ناله زحمت می دهی تاکی؟ نمی دانی
که بر نازک مزاجان نکهت گل بار می باشد؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.