هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره ناپایداری روزگار، قدرت عشق و وفا، و تأثیرات روحی و عاطفی این مفاهیم بر انسان و طبیعت است. شاعر از تصاویر قدرتمند مانند لرزیدن کوهسار و فلک برای نشان دادن تأثیر احساسات خود استفاده میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای خوانندگان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعارههای به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارند.
شمارهٔ ۵۱۷
ز مرد کار، دل روزگار می لرزد
کمر چو راست کنم، کوهسار می لرزد
خروش بحر هماغوش اضطراب کف است
ز ناله ام فلک بی وقار می لرزد
به سرد مهری ایام تکیه نتوان کرد
برون ز سنگ چو آید شرار، می لرزد
شود چو ریگ روان کوه غم سبک تمکین
به سینه ای که دل بی قرار می لرزد
ز آمد آمد ساقی مرا نلرزد دل
به حالتی که سرم از خمار می لرزد
غرور و عجز من و یار روبرو شده اند
دل سپهر درین کارزار می لرزد
شود ز غیرت همکار، کارها مشکل
ز خامه ام کف گوهر نثار می لرزد
کسی مباد ز مهر و وفای خویش خجل
تو رفتی و دل امّیدوار می لرزد
به کوهکن ننمایی قیاس، کار مرا
ز بستن کمرم کوهسار می لرزد
مباد زلف رقم راکنی شکسته، حزین
تو را قلم به کف رعشه دار می لرزد
کمر چو راست کنم، کوهسار می لرزد
خروش بحر هماغوش اضطراب کف است
ز ناله ام فلک بی وقار می لرزد
به سرد مهری ایام تکیه نتوان کرد
برون ز سنگ چو آید شرار، می لرزد
شود چو ریگ روان کوه غم سبک تمکین
به سینه ای که دل بی قرار می لرزد
ز آمد آمد ساقی مرا نلرزد دل
به حالتی که سرم از خمار می لرزد
غرور و عجز من و یار روبرو شده اند
دل سپهر درین کارزار می لرزد
شود ز غیرت همکار، کارها مشکل
ز خامه ام کف گوهر نثار می لرزد
کسی مباد ز مهر و وفای خویش خجل
تو رفتی و دل امّیدوار می لرزد
به کوهکن ننمایی قیاس، کار مرا
ز بستن کمرم کوهسار می لرزد
مباد زلف رقم راکنی شکسته، حزین
تو را قلم به کف رعشه دار می لرزد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.