هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از دلسوزی و رنجهای عشق سخن میگوید. شاعر از عاشق میخواهد که از شکوه و گلهگذاری دست بردارد و به جای آن، صبر و تحمل پیشه کند. همچنین، اشارهای به داستان یوسف و زلیخا دارد و تأکید میکند که برای رسیدن به وصال معشوق، باید از هوسهای زودگذر گذشت.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانهای است که ممکن است برای نوجوانان کمسنوسال بهطور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و تاریخی مانند داستان یوسف نیاز به پیشزمینهی فرهنگی و ادبی دارد.
شمارهٔ ۵۳۶
ای دل همه لافی سخن حوصله بگذار
دیدی جگر عشق نداری گله بگذار
سرگشتگی ات راهبر کعبهٔ وصل است
گر مرد رهی نقش پی غافله بگذار
خواهی که ز دستت نرود دامن یوسف
دامان وصال هوس اایا ده دله بگذار
دل خنجر مژگان تو سیراب نسازد
یک قطرهٔ خون است درین آبله، بگذر
از حوصله بیش است حزین ، آرزوی تو
با لعل لب یار، حدیث گله بگذار
دیدی جگر عشق نداری گله بگذار
سرگشتگی ات راهبر کعبهٔ وصل است
گر مرد رهی نقش پی غافله بگذار
خواهی که ز دستت نرود دامن یوسف
دامان وصال هوس اایا ده دله بگذار
دل خنجر مژگان تو سیراب نسازد
یک قطرهٔ خون است درین آبله، بگذر
از حوصله بیش است حزین ، آرزوی تو
با لعل لب یار، حدیث گله بگذار
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.