۱۴۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۳۶

ای دل همه لافی سخن حوصله بگذار
دیدی جگر عشق نداری گله بگذار

سرگشتگی ات راهبر کعبهٔ وصل است
گر مرد رهی نقش پی غافله بگذار

خواهی که ز دستت نرود دامن یوسف
دامان وصال هوس اایا ده دله بگذار

دل خنجر مژگان تو سیراب نسازد
یک قطرهٔ خون است درین آبله، بگذر

از حوصله بیش است حزین ، آرزوی تو
با لعل لب یار، حدیث گله بگذار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.