هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از ساقی میخواهد تا بادهای پالیده به او بدهد و دردهای درونیاش را تسکین بخشد. او از نیرنگ بهاران و جدایی مینالد و از فیض الهی دریاگونهای میطلبد. در پایان، از حزین میخواهد تا گوهرهای سنجیدهاش را بر صفحهی طرازی بریزد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی ادبی دارد.
شمارهٔ ۵۴۲
ساقی به لبم بادهٔ پالیده فروبار
در پرده دلم خون کن و از دیده فروبار
مفتون نتوان بود به نیرنگ بهاران
برک و برت ای نخل خزان دیده فروبار
چون ابر سراپای خود از درد جدایی
سرمایهٔ اشکی کن و نالیده فرو بار
از فیض تو دریا شده دامانِ من اکنون
ای دیده، نمی بر دل تفسیده فروبار
مگذار حزین قاعد هٔ صفحه طرازی
از ابر قلم گوهر سنجیده فروبار
در پرده دلم خون کن و از دیده فروبار
مفتون نتوان بود به نیرنگ بهاران
برک و برت ای نخل خزان دیده فروبار
چون ابر سراپای خود از درد جدایی
سرمایهٔ اشکی کن و نالیده فرو بار
از فیض تو دریا شده دامانِ من اکنون
ای دیده، نمی بر دل تفسیده فروبار
مگذار حزین قاعد هٔ صفحه طرازی
از ابر قلم گوهر سنجیده فروبار
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.