۱۳۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۵۴

به عجز من بنگر وز غرور یارمپرس
ز سرفرازی آن سرو پایدار مپرس

به غمزه های شکارافکن از کمین برخیز
ز خونبهای من ای نازنین سوار مپرس

گداخت زهر فراق تو جان شیرینم
ز تلخ کامی شبهای انتظار مپرس

تویی که چاره دلهای دردمندانی
ز دردمندی دلهای بیقرار مپرس

مقیم لنگر تسلیم عشق باش حزین
درین محیط پرآشوب از کنار مپرس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.