۱۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶۰

ای طرّه برافشانده، خدا را ز گدا پرس
احوال پریشانی ما را ز صبا پرس

تا کی گذری از بر ما مست تغافل
یک بار ز حال دل شیدایی ما پرس

ای برق به خرمن زده، از خار میندیش
حال دل زار، از لب هر برگ گیا پرس

گر بی سر و سامانی صحرای جنون را
خواهی که بدانی، ز من آبله پا پرس

افتاد اها حزین در قدم محمل نازت
بی تابی حال دل او را ز درا پرس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.