۱۴۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۹۳

چون لاله شد از باغ رخت قسمت من داغ
بر سر زدهام جایگل، از سیر چمن داغ

چون شمع که در پردهٔ فانوس درآید
در عشق تو بردم به گریبان کفن داغ

از مشک سوادیست به دنباله چشمش
کز شرم کند نافهٔ آهوی ختن داغ

با شام غریبان سرزلف بجوشم
آن نوع که از رشک شود صبح وطن داغ

خالیست حزین ازگل مقصود کنارم
دارم به دل از حسرت آن عهد شکن داغ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.