هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های زندگی خود می‌گوید، از ناعادلانه بودن دنیا شکایت دارد و از تلخ‌کامی‌های خود در برابر ناملایمات روزگار سخن می‌راند. او احساس می‌کند که در جهانی زندگی می‌کند که ابلهان بر آن حکومت می‌کنند و انسان‌های پاک‌دامن مورد بی‌عدالتی قرار می‌گیرند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، لحن شعر حاوی ناامیدی و انتقادهای تلخ است که برای سنین پایین مناسب نیست.

شمارهٔ ۵۹۴

دایم به تلخ کامی یاران خورم دریغ
بر خوان دهر سفله به مهمان خورم دریغ

مشت استخوان به کام و گلوی هما کنند
ز انعام چرخ؟ بر لب و دندان خورم دربغ

لیلی حرم نشین سیه خانهٔ دل است
بر سعی پوچ آبله پایان خورم دربغ

تا خورده ام پیاله، پشیمان نگشته ام
زیبد اگر به پاکی دامان خورم دربغ

چون نوح گریه می کنم امّا نه بر جهان
ز آلودگی دامن طوفان خورم دربغ

در عالمی که اهل تمیزند ابلهان
یکسان به حال زیرک و نادان خورم دربغ

رشک آیدش به نعمت من عالمی، حزین
در روزگار بس که به سامان خورم دریغ
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.