هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و فراق، درد و رنج ناشی از آن، و مستی و شوریدگی عاشقانه سخن میگوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند کبک مست، بلبل نغمهخوان، و شمع سوخته، احساسات خود را بیان میکند. همچنین، از گریه و اشک به عنوان نماد درد عشق یاد میکند و به فالِ وصال با دل بیتاب اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق، درد فراق، و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی و شوریدگی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
شمارهٔ ۶۱۸
با یاد نرگست، چو می ناب می زدم
پیمانه را به گوشهٔ محراب می زدم
آن کبک مستم از می مشرب که عمرها
در چنگل عقاب، شکر خواب می زدم
آن بلبلم که از اثر رنگ و بوی عشق
در خشک سال، نغمهٔ شاداب می زدم
بر سر چو شمع، در غم آن حسن دلفروز
از داغ آتشین، گل سیراب می زدم
بی مایه طاقتم، سرِ دیدارِ یار داشت
دام کتان، کمینگه مهتاب می زدم
کو ذوق گریه ای؟ که ز هر تار موی خویش
طوفان دشنه در دل سیلاب می زدم
شبها خیال روی تو چون بردیم زهوش
از های های گریه، به رخ آب می زدم
نازم فسون عشق که از دفتر فراق
فال وصال با دل بی تاب می زدم
آن خوش ترنّمم که ز لخت جگر حزین
بر تار ناله، ناخن مضراب می زدم
پیمانه را به گوشهٔ محراب می زدم
آن کبک مستم از می مشرب که عمرها
در چنگل عقاب، شکر خواب می زدم
آن بلبلم که از اثر رنگ و بوی عشق
در خشک سال، نغمهٔ شاداب می زدم
بر سر چو شمع، در غم آن حسن دلفروز
از داغ آتشین، گل سیراب می زدم
بی مایه طاقتم، سرِ دیدارِ یار داشت
دام کتان، کمینگه مهتاب می زدم
کو ذوق گریه ای؟ که ز هر تار موی خویش
طوفان دشنه در دل سیلاب می زدم
شبها خیال روی تو چون بردیم زهوش
از های های گریه، به رخ آب می زدم
نازم فسون عشق که از دفتر فراق
فال وصال با دل بی تاب می زدم
آن خوش ترنّمم که ز لخت جگر حزین
بر تار ناله، ناخن مضراب می زدم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.