هوش مصنوعی: این متن شعری است که از جست‌وجوی حقیقت، تلاش برای یافتن نور در تاریکی، و فداکاری برای رسیدن به کمال سخن می‌گوید. شاعر از رنج‌های کشیده شده، از دست دادن‌ها و تلاش برای پرواز به بلندی‌ها می‌گوید و تأکید می‌کند که گاه هنر و کمال، از نگاه دیگران پنهان می‌ماند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'پیمانه ز خون جگر خویش گرفتیم' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۶۲۱

راه از همه سو بر خبر خویش گرفتیم
در سنگ، فروغ شرر خویش گرفتیم

تا خیره ز نورش نظر مهر نگردد
در گرد یتیمی گهر خویش گرفتیم

هرگز نگرفته ست رگ ابر ز دریا
این بهره که از چشم تر خویش گرفتیم

همّت نکشد دردسر منّت صندل
این بود که ما ترک سر خویش گرفتیم

پرواز بلندی ست پر همّت ما را
گردون به ته بال و پر خویش گرفتیم

کالای کمال است که معیوب نظرهاست
عبرت به جهان از هنر خویش گرفتیم

ساغر نستانیم حزین از کف ساقی
پیمانه ز خون جگر خویش گرفتیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.