هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنج‌ها و تلخی‌های زندگی می‌گوید و با وجود سختی‌ها، به عشق و امید ادامه می‌دهد. او از دوری از شادی‌ها، عشق سنگین، و انتظار برای رسیدن به آرزوها سخن می‌گوید. همچنین، به نقش بخت و تقدیر در زندگی اشاره می‌کند و با یادآوری عشق، دردها را تحمل می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۳۷

شیر و شکر ز تلخی ایّام می کشم
از زهر چشم، روغن بادام می کشم

در بزم عیش دور به ما دیر می رسد
یکسال در میانه چو گل جام می کشم

در موج خیز عشق گران است لنگرم
باری که بر دل است به آرام می کشم

از طایر مراد کنارم نشد تهی
تا در غبار خاطر خود دام می کشم

ساقی، کجاست بادهٔ آتش مزاج تو؟
صد رنگ خواری از خرد خام می کشم

در چشم روزنم نخلیده ست پرتوی
منّت ز بخت تیره سرانجام می کشم

در عاشقی ندیده بهارم خزان، حزین
ساغر به یاد آن رخ گل فام می کشم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.