هوش مصنوعی: این شعر از حزین لاهیجی بیانگر درد عشق ناکام، ناامیدی از روزگار و پشیمانی از توبه است. شاعر از یار بی‌رحم، روزگار سخت و ناکامی‌های زندگی شکایت می‌کند و به شراب و عشق پناه می‌برد. او از گذشت عمر بدون رسیدن به مقصود عشق و آزادی از غم می‌گوید و در نهایت، زندگی را به شبی در عشق بت‌گونه تشبیه می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی مانند ناامیدی، شکایت از زندگی و اشاره به مصرف شراب است که برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نیست و درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۶۵۷

کام اگر حاصل از آن لعل می آشام کنیم
خاک درکاسه ی بی مهری ایام کنیم

ای خوش آن توبه که از پنبه ی مینای شراب
تار و پود کفن و جامه ی احرام کنیم

یار بی رحم و فغان بی اثر، اقبال زبون
به چه تدبیر تسلّی، دل ناکام کنیم؟

از شراب نگهت قسمت پیمانهٔ ما
آنقدر نیست که خون در دل ایام کنیم

عمررفت وسفر عشق به آخرنرسید
گریه آغاز، به ناکامی انجام کنیم

بس که سودیم در آزادی از افسوس به هم
نیست بالی که نثار قدم دام کنیم

پیش ما دلشدگان دولت جاوید حزین
صبح عمری ست که در عشق بتی شام کنیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.