هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر عشق و رهایی از قید و بندهای دنیوی است. شاعر از مینوشی، عشق و رهایی از تظاهر به ورع سخن میگوید و به صبر و تحمل در برابر سختیهای زمانه اشاره میکند. همچنین، تمایل به تغییر و باز کردن درهای بسته با امید و اشک را نشان میدهد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای شراب و عشق ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رهایی از قیود اجتماعی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۶۵۸
برخیز راه میکده ی عشق سرکنیم
سجّادهٔ ورع، به می ناب تر کنیم
آن سرو سرفراز کجا جلوه می کند؟
تا شکوه ای ز کوتهی بال و پر کنیم
خونابه از تحمّل ما می خورد فلک
زهر زمانه را به مدارا شکر کنیم
چون حلقه، چند در پس در میتوان نشست؟
درهای بسته باز، به آه سحر کنیم
از حد گذشت سختی ایّام و جور یار
آتش شویم و در دل خاری اثر کنیم
از دل غبار توبه، به افیون نمی رود
دلق ورع مگر به شط باده تر کنیم
دریا اگر چه هست در آغوش ما حزین
لب تر ز جوی خویش، چو آب گهر کنیم
سجّادهٔ ورع، به می ناب تر کنیم
آن سرو سرفراز کجا جلوه می کند؟
تا شکوه ای ز کوتهی بال و پر کنیم
خونابه از تحمّل ما می خورد فلک
زهر زمانه را به مدارا شکر کنیم
چون حلقه، چند در پس در میتوان نشست؟
درهای بسته باز، به آه سحر کنیم
از حد گذشت سختی ایّام و جور یار
آتش شویم و در دل خاری اثر کنیم
از دل غبار توبه، به افیون نمی رود
دلق ورع مگر به شط باده تر کنیم
دریا اگر چه هست در آغوش ما حزین
لب تر ز جوی خویش، چو آب گهر کنیم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.