هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حزین لاهیجی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق و سفر روحانی اوست. شاعر از هستی و عدم، عشق، کعبه و بتخانه، و ناتوانی در بیان شکر سخن می‌گوید. او از داغ عشق و آتش درون می‌نالد و در نهایت به مقام خود در جهان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و استعاری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۶۶۸

کی راست به میزان وجود و عدم آیم؟
من بیشتر از هستم و از نیست کم آیم

درکعبه گر از پرده در آید صنم ما
بی رخصت بتخانه به طوف حرم آیم

در عشق چه سازم، که نصیحت ندهد سود
تاکی به نبرد دل ثابت قدم آیم؟

گر پرده گشاید شبی افسانهٔ زلفش
از کعبه سیه مست، به بیت الصّنم آیم

از عهدهٔ شکر تو زبان کی بدر آید؟
یک ره به غلط گر به زبان قلم آیم

آموختهٔ داغ توام بس که چو لاله
آتشکده بر دوش، به باغ ارم آیم

خواهی که بسنجی به جهان قدر حزین را
از جمله جهان بیشم و از خویش کم آیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.