۱۴۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۸۴

ساقیا رخ بنما تا همه از کار شویم
آنقدر می به قدح ریز که سرشار شویم

خبر از وضع جهان مرده دلی می آرد
مصلحت نیست درین مرحله هشیار شویم

ای خوش آن روز که دین در سر زلف تو کنیم
فارغ از کشمکش سبحه و زنّار شویم

نشکند بادهٔ گلرنگ خماری که مراست
ای خوش آن روز که مست از می دیدار شویم

دولت هر دو جهان خواب و خیال است حزین
دولت آن است که خاک قدم یار شویم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.