هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی از مولانا یا یکی از شاعران صوفی‌مسلک است که به موضوعاتی مانند عشق، عقل، هستی، مرگ و جاودانگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های عمیق، به بیان تجربیات روحانی و شناخت خود از جهان می‌پردازد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۸۶

عقل دور است از آن جهان که منم
عشق داند مرا چنان که منم

سره ام در قمار سربازی
حبّذا سود بی زیان که منم

چشم صورت حجاب اگر نشود
عین معنی شود عیان که منم

نوبهارم خزان نمی داند
خرّم این باغ و بوستان که منم

منم اینک، چه می تواند کرد
مرگ با جان جاودان که منم؟

بر سرم سایهٔ همایی هست
منگر این مشت استخوان که منم

چشم بر راه جلوه ای بودم
زد به دل حلقه ناگهان که منم

رمهٔ عقل و هوش حیران است
گر شعیبم و گر شبان که منم

طالع و طبع کیمیا دانم
بوالعجب شهرهٔ نهان که منم

غیر خضر قلم نساخته تر
لب ازین چشمهٔ روان که منم

خشکی مشرب سرای خودی
دور ازین بحر بی کران که منم

تهی از باده کس ندیده حزین
خسروانی خم مغان که منم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.