۱۰۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۲۰

فال فرخنده بیایید به دیدار زنیم
برقی از شمع تجلّی به شب تار زنیم

بر رخ غیر ببندیم در خلوت دل
کوری مدعیان بادهٔ اسرار زنیم

ور شود در سر مستی تهی از باده کدو
شیء اللّه به در خانهٔ خمّار زنیم

داغ عشق است که سرمایهٔ آرایش ماست
شمع سان زآتش دل لاله به دستار زنیم

ناخن از بهر خراشیدن دل در کف ماست
سینه تا هست چرا تیشه به کهسار زنیم؟

خامهٔ ما به رگ تار نفس مضراب است
دست تا کار کند زخمه برین تار زنیم

دل چو سرشار شود از غم بیهوده حزین
وقت آن است که پیمانهٔ سرشار زنیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.