هوش مصنوعی: شاعر در این غزل از درد فراق و ناامیدی در عشق سخن می‌گوید. او از بی‌وفایی معشوق، بی‌قراری دل و جان، و غم‌های فراوان شکایت دارد. شاعر همچنین به تأثیر عشق بر عقل و هوش خود اشاره می‌کند و از معشوق می‌خواهد که او را از این حالت رها کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساسات پیچیده‌ای است که درک آن‌ها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات بیانگر درد و رنج عشق هستند که ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشند.

شمارهٔ ۷۴۵

ساقی مده خمارم در انتظار چندین
گلشن وفا ندارد، گل اعتبار چندین

هر بوالهوس ز تیغت صد زخم کاریش هست
اخلاص جان سپاران نامد به کار چندین

پروای دل نداری کس در غمت چه سازد؟
زبن پیشتر نبودی ناسازگار چندین

گشت از شمیم خطت شیدا دماغ عقلم
شوریدگی نیارد بوی بهار چندین

یارب چه حالت است این کاول نبود در عشق
جان ناشکیب زینسان، دل بی قرار چندین

رفتی و بر دل از تو صد کوه غم به جا ماند
ظالم چه سان سر آرم بی غمگسار چندین؟

خاکم هوا گرفت و دارم به دل هوایت
بنیاد عشق نبود ناپایدار چندین

از وعده وصالی آزادکن حزین را
صید کمند غم را مپسند زار چندین
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.