هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی است. شاعر از عشق بی‌پاسخ، رنج دوری، و نیاز معنوی سخن می‌گوید. او از مفاهیمی مانند گریه، شرم، تقوا، و فداکاری در راه عشق استفاده کرده است. همچنین، تضاد بین ظاهر و باطن (مانند خنجر در آستین) و مفاهیم مذهبی (مسجد، سبحه) و عرفانی (خرقه تقوا) در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۷۴۶

کوتاه ماند دست تمنّا در آستین
داریم گریه بی تو چو مینا در آستین

تا صبح حشر پرده نشین است همچنان
از شرم ساعدت، ید بیضا در آستین

ثابت نمی شود به تو خون شهید عشق
خنجر به دست داری و حاشا در آستین

منّت خدای را که درین خشک سال دهر
دارد کفم ز آبله، دریا در آستین

روشن چراغ مسجد و میخانه از من است
در دست سبحه دارم و مینا در آستین

تا داده اند خرقهٔ تقوا ز مشربم
بوده ست شیشه در بغلم یا در آستین

دارند عالمی چو حزین نیازمند
در راه تیغ ناز تو جانها در آستین
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.