هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او از عشق و رنج خود می‌گوید، از نگاه معشوق که مانند آیینه‌ای لیلی را نشان می‌دهد، و از هوش و حواس پرت شده‌اش که مانند مجنون در وادی عشق سرگردان است. شاعر از جفای معشوق و وفای خود سخن می‌گوید و در نهایت به نومیدی و غم پایان‌ناپذیر خود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۷۵۴

گلگونه ی بهار است خوناب دیده ی من
گل در خزان ندارد رنگ پریدهٔ من

حیرتگه نگاهم، آیینه دار لیلی ست
مجنون وادی اوست هوش رمیدهٔ من

عشق تو خرمی داد، گلگشت خاطرم را
سرو چمن طراز است، آه کشیدهٔ من

پرواز ناتوانی، غیر از تپیدنی نیست
دام و قفس نخواهد بال بریده ی من

تو در جفا حریصی، من در وفا تمامم
زیبد به دامن تو، خون چکیدهٔ من

نومیدی است پایان، شام غم حزین را
از دیدهٔ سفید است، صبح دمیدهٔ من
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.