هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که با تصاویری مانند تیغ جفا، خون حلال، و مرغ بسته بال، رنج و ناتوانی خود را در عشق نشان می‌دهد. شاعر از نازک‌دلی و بی‌طاقتی معشوق شکایت دارد و در نهایت، به رحم و شفقت او امیدوار است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده مانند 'تیغ جفا' و 'خون حلال' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و شکایت‌آمیز شعر نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۷۵۷

نمودی جلوه ای شیرین شمایل در خیال من
حنای پای گلگونت شود، خون حلال من

گرانی می کشد از تار کاکل، سرو ناز تو
نداری طاقت بار دلی، نازک نهال من

به این ضعفی که نتوانم نمودن راست، قامت را
کشیدی بر سرم تیغ جفا، ابرو هلال من

زتیغت بسمل من زخم دیگر آرزو دارد
هلاک خویت ای بیدادگر، رحمی به حال من

تنم دل شد، دل من جان، بنازم همّتت ساقی
به یک پیمانهٔ می، جام جم کردی سفال من

نمی یابد به جنت عاشق از قید غم آزادی
نمی گردد زگلشن شاد، مرغ بسته بال من

حزین چون غنچه برلب می زنم مهرخموشی را
مبادا در دلش رحم آورد عرض ملال من
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.