هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حزین لاهیجی، با استفاده از تصاویر طبیعت و مفاهیم شراب و عشق، به بیان احساسات عمیق و توصیه‌های اخلاقی می‌پردازد. شاعر از عشق، می، موسیقی، و آزادگی سخن می‌گوید و مخاطب را به رهایی از غرور و پیوند با عشق حقیقی دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، اشاره به شراب (به‌عنوان نماد عرفانی) و توصیه‌های اخلاقی پیچیده، درک این شعر را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی مضامین مانند رهایی از غرور و عشق حقیقی نیاز به تجربه و درک بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۷۵۸

بگشای زلف و طرهٔ سنبل به تابکن
در دامن نسیم صبا مشک ناب کن

تنها ز باده، رنج خمارت نمی رود
یک جرعه خون گرم مرا در شراب کن

مطرب کفت ز دامن مطلب جدا مباد
دستی به تار طرّهٔ چنگ و رباب کن

زان پیشتر که گردش دوران کند خراب
ساقی مرا به یک دو سه ساغر خراب کن

گر بگذرد تو را نفسی در هوای دوست
ای دل ز عمر خویش همان را حساب کن

نقشت اگر درست نشیند درین بساط
آن را خیال جلوه نقش برآب کن

خواهی اگر گشاد دل کار بستگان
اول گره گشایی بند نقاب کن

زاهد غرور تقویت از سر نمی رود
مغزت ز می تهیست، کدوی شراب کن

پا را بکش به دامن آزادگی حزین
این گوشه را ز هر دو جهان انتخاب کن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.