هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حزین لاهیجی، با استفاده از تصاویر طبیعی و نمادین، به بیان احساسات شاعرانه درباره عشق، رنج و امید می‌پردازد. شاعر از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند، رنج‌هایش را تسکین دهد و با عشق، زندگی‌اش را معنا بخشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به دانش ادبی بیشتری دارد.

شمارهٔ ۷۵۹

از اشک لاله رنگ گلی در کنار کن
شاخ خزان رسیدهٔ خود را بهار کن

مگذار رزق خاک شود مشت خون من
ای شوخ سرگران، کف پایی نگار کن

از ساغر کرام نصیبی ست خاک را
ته جرعه ای به کار من خاکسار کن

ازکار دل به عشق گره باز می شود
این دانهٔ سپند به آتش نثار کن

بی طاقتی کمال دهد کار عشق را
اوّل به غمزه غارت صبر و قرار کن

دیوانه را ز بند، شکوه دگر بود
دل را اسیر سلسله ی تابدار کن

همچون سبو به جرعه، می ام در گلو مریز
میخانه را به کام من میگسار کن

خالی کفت ز دامن مطلب حزین چراست؟
دستی چو شانه، در شکن زلف یارکن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.