۱۳۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۶۰

تا هوا ابر است ساقی، باده ای در شیشه کن
قدر فرصت را بدان، از آسمان اندیشه کن

خون مشرب باش، یکسان جوش زن با خار و گل
نخل خوش پیوند شو، در هر زمینی ریشه کن

شاهدِ مِی می رسد آگاه گردان هوش را
نشتری از نغمه در کار رگ اندیشه کن

مشت گل باشد دل بی عشق زاهد در بغل
دل اگر می بایدت بی درد ! عاشق پیشه کن

دست زن در دامن مژگان بی باکی حزین
بیستونی چون دلت دادند، فکر تیشه کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.