هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از تنهایی، رنجهای زندگی و مقاومت در برابر سختیها سخن میگوید. او از دردها و مصائبی که تحمل کرده، از بیهمراهی دوستان و از تلاشهای خود برای غلبه بر مشکلات میگوید. با وجود همه اینها، او با تکیه بر تواناییهای خود، سختیها را تحمل کرده و حتی زهر روزگار را به شکر تبدیل کرده است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و تنهایی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۷۶۱
بالین نهاده ام به سر کوی خویشتن
دارم سری چو غنچه به زانوی خویشتن
آغوش دایه، بود مرا کام اژدها
در آتشم ز خیرگی خوی خویشتن
تنها ز دوستان نیم امروز شرمسار
دارد فلک مرا خجل از روی خویشتن
دستی ز همرهان نبود زیر بار ما
آورده ایم زور به بازوی خویشتن
در موج خیز دهر ز طوفان حادثات
چینی ندیده ایم در ابروی خویشتن
این جرعه های زهر که پیمود روزگار
شیرین نمودم از شکرین خوی خویشتن
دریوزه پیش بحر نصیب حباب باد
چون تیغ تر بود لبم از جوی خویشتن
نبود نظر به سرمهٔ مردم، سیه مرا
چشم من است و خاک سرکوی خویشتن
در پنجهٔ غمی که فشارد گلو، حزین
در حیرتم ز کلک سخن گوی خویشتن
دارم سری چو غنچه به زانوی خویشتن
آغوش دایه، بود مرا کام اژدها
در آتشم ز خیرگی خوی خویشتن
تنها ز دوستان نیم امروز شرمسار
دارد فلک مرا خجل از روی خویشتن
دستی ز همرهان نبود زیر بار ما
آورده ایم زور به بازوی خویشتن
در موج خیز دهر ز طوفان حادثات
چینی ندیده ایم در ابروی خویشتن
این جرعه های زهر که پیمود روزگار
شیرین نمودم از شکرین خوی خویشتن
دریوزه پیش بحر نصیب حباب باد
چون تیغ تر بود لبم از جوی خویشتن
نبود نظر به سرمهٔ مردم، سیه مرا
چشم من است و خاک سرکوی خویشتن
در پنجهٔ غمی که فشارد گلو، حزین
در حیرتم ز کلک سخن گوی خویشتن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.