۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۹۹

تیغت از فرق مبتلا رفته
از سرم سایه هما رفته

بس که بیگانه مشربان دیدم
از لبم حرف آشنا رفته

رفته بر پیکرم ز گردش چرخ
آنچه بر دانه ز آسیا رفته

از میان رفته ایم تا من و دل
جم و جام جهان نما رفته

طاق ابروی اوست کعبه ما
دل به آن قبلهٔ دعا رفته

نگهم تا به خاک درگه او
به تکاپوی توتیا رفته

مستی افزاست نغمهٔ تو حزین
دل ازین طرز آشنا رفته
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.