۱۵۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۹۸

دل، سیه مست به سودای تو از جا رفته
از نگاه تو چها بر سر تقوا رفته

هرکس از لعل توکام دل ناشادگرفت
چارهٔ ماست که از یاد مسیحا رفته

نتواند که رود از دل فرهاد برون
نقش شیرین اگر از صفحه خارا رفته

گرد راهش بود از نکهت گل مشکینتر
هرکه از جلوه رخسار تو از جا رفته

کشش اوست که ما را برد از خویش حزین
شبنم از جذبه خورشید به بالا رفته
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.