هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و فراق سخن می‌گوید و درد و رنج ناشی از آن را توصیف می‌کند. او از سوختن در آتش عشق، از دست دادن وطن و فراق یار می‌نالد و احساسات عمیق خود را با تصاویر شاعرانه مانند شمع، آتش و دریا بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق و پیچیده مانند عشق، فراق و رنج است که درک آن‌ها برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی دارد.

شمارهٔ ۸۰۰

نسرین بری گلگون قبا، از جلوه جانم سوخته
سودای مشکین طرّه اش سود و زیانم سوخته

برگ سفر روی وطن، دیگر ندارم هیچ یک
پرواز بالم ریخته، برق آشیانم سوخته

چون شمع سودای کسی، می سوزد آتش در سرم
نام محبت برده ام، کام و زبانم سوخته

اشک دمادم از نظر، بارم، به خون ز آن غرقه ام
دریای آتش در جگر دارم، از آنم سوخته

نقص عیار من حزین نبود اگر افغان کنم
در بوتهٔ هجران او تاب و توانم سوخته
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.