هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از حالتی روحی و معنوی سخن میگوید که میان مینوشی، عبادت و گناه در نوسان است. او با توصیف حالات خود مانند مستی، شرم و پشیمانی، تضاد بین زندگی معنوی و دنیوی را به تصویر میکشد. در نهایت، به نظر میرسد که او به سمت خرابات (محل مینوشی) بازمیگردد و با حجاب آلوده (احتمالاً اشاره به گناه) روبرو میشود.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عمیق عرفانی و تضادهای روحی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مینوشی و مفاهیم مرتبط با گناه و شرم، مناسب سنین بالاتر است.
شمارهٔ ۸۰۴
سوی محراب شدم با می ناب آلوده
در بغل مصحف و دامن به شراب آلوده
دل سیه مست و خراب از اثر بادهٔ دوش
بی صفا می شود آیینهٔ آب آلوده
مجلس موعظه ام گرم نگردیده رسید
از پیم ساقی سرمست شتاب آلوده
رخ برافروخته از غیرت بی باکی من
عرق شرم، گلش را به گلاب آلوده
سنبل آشفته، دل آزرده، نگه، تشنه به خون
ابروی تلخ ز کینم به عتاب آلوده
گفت شرمت ز خرابات نشینان ناید؟
که در او دامن شیخ است چو شاب، آلوده
رند میخانه کجا مسجد و محراب کجا؟
نکنی نامه اعمال، ثواب آلوده
با چنین حال گشودم سر طامات و حدیث
همه بیهوده، چو افسانهٔ خواب آلوده
بی حجابانه زدم لعل لبش بوسه، حزین
بازگشتم به خرابات حجاب آلوده
در بغل مصحف و دامن به شراب آلوده
دل سیه مست و خراب از اثر بادهٔ دوش
بی صفا می شود آیینهٔ آب آلوده
مجلس موعظه ام گرم نگردیده رسید
از پیم ساقی سرمست شتاب آلوده
رخ برافروخته از غیرت بی باکی من
عرق شرم، گلش را به گلاب آلوده
سنبل آشفته، دل آزرده، نگه، تشنه به خون
ابروی تلخ ز کینم به عتاب آلوده
گفت شرمت ز خرابات نشینان ناید؟
که در او دامن شیخ است چو شاب، آلوده
رند میخانه کجا مسجد و محراب کجا؟
نکنی نامه اعمال، ثواب آلوده
با چنین حال گشودم سر طامات و حدیث
همه بیهوده، چو افسانهٔ خواب آلوده
بی حجابانه زدم لعل لبش بوسه، حزین
بازگشتم به خرابات حجاب آلوده
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.