هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر از ناامیدی، درد و رنج عاطفی است. شاعر از گسیختگی پیوندهای عاطفی، از دست دادن امید و ناتوانی در کنترل احساساتش سخن می‌گوید. تصاویری مانند گسیختن رگ‌ها، زنجیر و سررشته‌های امید، نشان‌دهندهٔ آشفتگی درونی اوست.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و روانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. درک کامل این شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ احساسی بیشتری دارد.

شمارهٔ ۸۱۷

رگ در تنم ز شورش سودا گسیخته
پیوند من ز جان شکیبا گسیخته

یارای عقل نیست عنان داریم دگر
زنجیر من بهار به صحرا گسیخته

الفت کم و غرور فراوان و عهد سست
سررشتهٔ امید ز صد جا گسیخته

اشک روان به بوم و برم تا چها کند
سیلی چنین عنان مدارا گسیخته

تا چند ساز ناله به کوه و کمر کنم
از زخمه ناخنم رگ خارا گسیخته

طالع نگر گه با همه صدق و صفای دل
الفت میانهٔ من و مینا گسیخته

در خاکمال عرصهٔ دنیا، دلم حزین
ماند به قطره ای که ز دریا گسیخته
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.