هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حزین لاهیجی، با زبانی نمادین و پر از تصاویر شاعرانه، به موضوعاتی مانند عشق، وفاداری، رنج عشق، و جدایی از خود می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند «حباب»، «تیر»، و «خشت در میکده»، از ناپایداری دنیا، سبکی روح در راه عشق، و ضرورت گذشت از خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۸۱۹

سر چه باشد که تو در راه وفا نگذاری
همه جا ریزه ی دل ریخته پا نگذاری

می کند جلوه بی بود حباب آگاهت
تا درین آب وهوا طرح بنا نگذاری

چون کمان شد قدت، از تیر سبکروتر باش
قامت خم شده بر دوش عصا نگذاری

دیده ات خواب فراغت نتواند دیدن
تا سر خویش به بالین رضا نگذاری

می دهد آمدنت مژدهٔ از خود رفتن
آنقدر باش که ما را تو به ما نگذاری

غم عشق آنچه بد از سینهٔ ما بیرون کرد
تهمت دل به من بی سر و پا نگذاری

نشود محرم خاک قدم پیر مغان
سر،که بر خشت در میکده ها نگذاری

طاقت سینهٔ گرم تو نداریم حزین
دعوی خویش به دیوان جزا نگذاری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.