هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، با تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به توصیف زیباییهای معشوق و تأثیرات آن بر شاعر میپردازد. شاعر از ساقی و معشوق خود با واژههایی مانند شهلای، لعل، و شکرخا یاد میکند و احساسات خود را با توصیفاتی مانند آتشین شدن گل و کشیده شدن نگاه در خون بیان میکند. همچنین، شعر به موضوعاتی مانند عشق، مستی، و زیباییهای طبیعت اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی با استفاده از استعارههای پیچیده و واژگان ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'نگه را میکشد در خون' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
شمارهٔ ۸۶۸
بود می خانه ها، در چشم شهلای تو ای ساقی
هلال جام می گردد، به ایمان تو ای ساقی
ز رنگت آتشین شد گل، ز لعلت ارغوانی، مل
نگه را می کشد در خون، تماشای تو ای ساقی
شکر بفکن، قدح بشکن، به شیرین خنده لب بگشا
می و نقل است، با لعل شکرخای تو ای ساقی
تو چون در جلوه آیی، لنگر تمکین نمی ماند
دلم را می برد از جا، تماشای تو ای ساقی
بود آیین عشقت می کشی و کوچه گردیها
خرد را، سر به صحرا داده، سودای تو ای ساقی
نسیم پیرهن، صد پیرهن می بالد از بویت
قبای ناز میزیبد به بالای تو ای ساقی
حزین راگر به کف نامد، ز بخت نارسا، زلفت
نداد از دست، دامان تمنّای تو ای ساقی
هلال جام می گردد، به ایمان تو ای ساقی
ز رنگت آتشین شد گل، ز لعلت ارغوانی، مل
نگه را می کشد در خون، تماشای تو ای ساقی
شکر بفکن، قدح بشکن، به شیرین خنده لب بگشا
می و نقل است، با لعل شکرخای تو ای ساقی
تو چون در جلوه آیی، لنگر تمکین نمی ماند
دلم را می برد از جا، تماشای تو ای ساقی
بود آیین عشقت می کشی و کوچه گردیها
خرد را، سر به صحرا داده، سودای تو ای ساقی
نسیم پیرهن، صد پیرهن می بالد از بویت
قبای ناز میزیبد به بالای تو ای ساقی
حزین راگر به کف نامد، ز بخت نارسا، زلفت
نداد از دست، دامان تمنّای تو ای ساقی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.