۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۹۹

کند خون دل من، چشم تر را خانه آرایی
که دیگر می کند بهتر ز می، پیمانه آرایی؟

چراغانی ز داغت، رخنه های سینه ام دارد
کند شبها دل دیوانه ام، ویرانه آرایی

به گوشت در نمی آید، حدیث نکته پردازان
کنند از قصهٔ زلفت، مگر افسانه آرایی

به اخلاص محبّت، رونق دل را حوالت کن
نیاز برهمن، بهتر کند بتخانه آرایی

حزین ، از کلفت دل خاطرم خشنود می باشد
کند گرد یتیمی، گوهر یک دانه آرایی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.