هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر از ناامیدی، تنهایی و آرزوهای برآورده نشده است. شاعر از بیتوجهی دیگران به نالهها و شکایتهایش گلایه میکند و آرزو میکند که کسی دردهایش را درک کند. او از فقدان عشق، زیبایی و نشاط در زندگی شکایت دارد و آرزو میکند که شرایط تغییر کند و آرامش و شادی به زندگیاش بازگردد.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند اندوه، تنهایی و ناامیدی نیاز به بلوغ ذهنی دارند تا به درستی درک شوند.
شمارهٔ ۹۰۳
ناله ام را در دلش تأثیر بودی کاشکی
شکوه ام را گاهگاهی می شنودی کاشکی
سیل را بی تابی از ساحل به دربا می برد
بی قراری های ما، می داشت سودی کاشکی
گلستان نبود به دستان، عندلیبان را چه شد؟
بلبلی از گلبنی می زد سرودی کاشکی
به ز جام می نباشد صیقلی، ساقی کجاست؟
زنگ تقوا، از دل ما می زدودی کاشکی
شبنم از دریای آتش، زود زنهاری شود
مرهمی داغ مرا می آزمودی کاشکی
سوخت جان از شوق، داد از بی زبانی های ما
آتش پنهان ما، می داشت دودی کاشکی
سخت بی ذوق است گلشن، ابر آذاری کجاست؟
بزم مستان را صفایی، می فزودی کاشکی
خنجر ناز تو را، نبود چرا پروای دل؟
عقده ای از خاطر ما، می گشودی کاشکی
شمع گر سوزد به شبها، روز آرامیش هست
چشم آتش بار ما، یکدم غنودی کاشکی
رسته در دل از خرد، خار و خس اندیشه ها
کشت ما را برق عشقی می درودی کاشکی
کلک خاموشت چمن را بی نوا دارد حزین
نغمه ای با عندلیبان می سرودی کاشکی
شکوه ام را گاهگاهی می شنودی کاشکی
سیل را بی تابی از ساحل به دربا می برد
بی قراری های ما، می داشت سودی کاشکی
گلستان نبود به دستان، عندلیبان را چه شد؟
بلبلی از گلبنی می زد سرودی کاشکی
به ز جام می نباشد صیقلی، ساقی کجاست؟
زنگ تقوا، از دل ما می زدودی کاشکی
شبنم از دریای آتش، زود زنهاری شود
مرهمی داغ مرا می آزمودی کاشکی
سوخت جان از شوق، داد از بی زبانی های ما
آتش پنهان ما، می داشت دودی کاشکی
سخت بی ذوق است گلشن، ابر آذاری کجاست؟
بزم مستان را صفایی، می فزودی کاشکی
خنجر ناز تو را، نبود چرا پروای دل؟
عقده ای از خاطر ما، می گشودی کاشکی
شمع گر سوزد به شبها، روز آرامیش هست
چشم آتش بار ما، یکدم غنودی کاشکی
رسته در دل از خرد، خار و خس اندیشه ها
کشت ما را برق عشقی می درودی کاشکی
کلک خاموشت چمن را بی نوا دارد حزین
نغمه ای با عندلیبان می سرودی کاشکی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.