۱۲۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۰۷

به جان سوزی، نی کلک سخن ساز مرا دیدی
به خاموشی نوای سینه پرداز مرا دیدی

پراندازد ملک، آنجا که من پروانگی کردم
به بال دل، رساییهای پرواز مرا دیدی

ز بیدادت به چنگ کاوش غم، سینه را دادم
به نالش، دلخراشیهای آواز مرا دیدی

به پای خویشتن می پرورد چون سایه طوبی را
لوای دولت فقر سرافراز مرا دیدی

حزین افسانه ام جادو دمان را مهر بر لب زد
به بزم گفتگوی عشق، اعجاز مرا دیدی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.