هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غزل‌گونه است که در آن شاعر از درد فراق، عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از خط و خال معشوق، آتش عشق، فراق و وصال، و رنج‌های دلش می‌نالد و با تصاویر شاعرانه، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان و بزرگسال مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و صنایع ادبی ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

شمارهٔ ۹۰۹

ز نقش خط که به رخسار ارغوان زده ای
رقم به خون من ای نازنین جوان زده ای

کنون نهی ز قفس منتم به آزادی
که آتشم به خس و خار آشیان زده ای

تهی کنار دو عالم ز دین و دل گردد
ز طرزِ دامنِ نازی که بر میان زده ای

حنای پای تو خونم نشد، گناهم چیست؟
که پا به بخت من ای شوخ سرگران زده ای

شب فراق و وصالم چو شمع یکسان است
کنون که از تب و تاب، آتشم به جان زده ای

هلال من شفق از خون خویشتن دارد
به دل خدنگم از ابروی شخ کمان زده ای

به گاه نکته، حزین از لبت شکر ریزد
ز بوسه ای که بر آن خاک آستان زده ای
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.